تاریخ انتشار ـ بهمن ١٣٩١ / فوریه ٢٠١٣
متن سخنرانی هیئت دبیران پیشین کنفدراسیون جهانی در جشن یادمان پنجاهمین سالگرد تأسیس
مجری برنامه آقای فریدون منتقمی دبیر پیشین کنفدراسیون جهانی با شعری از حافظ مراسم را افتتاح کرد:
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنش ها گر کند خار مغیلان غم مخور
گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
سپس از طرف مجری برنامه اعلام شد که رفیق پروفسور بازنشسته خسرو شاکری (زند) به علت بیماری نمی تواند شخصا در نشست شرکت داشته باشد و به این جهت ویدئوی وی پخش شد.
بخش نخست سخنرانی توسط پرفسور خسرو شاکری (زند) دبیر پیشین کنفدراسیون جهانی قرائت شد-
یادمان پنجاهمین سالگشت پایه گذاری کنفدراسیون جهانی
برگذاری یادمان پنجاهمین سالگشت پایه گذاری کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی – اتحادیه ملی (کنگره ی نخست، پاریس، دسامبر١٩۶١- ژانویه ١٩۶٢) به منظور تجلیل از مبارزات سازمانی است، که در تاریخ ایران، از بسیاری جهات، چون سازمانی بی همتا، نقش مؤثری در مبارزات مردم ایران در نیمه ی دوم سده ی چهاردهم خورشیدی، برای دستیابی به آزادی، دموکراسی، و حاکمیت ملی ایفا کرده است.
زمینه های رشد مبارزات مردم
پس از شهریور ١٣٢٠ و اخراج رضا خان از ایران که امکان فعالیتهای دموکراتیک در جامعه ایران فراهم آمد، همه ی اقشار و طبقات ایران، به مبارزه ی اجتماعی کشیده شدند. در این بستر اجتماعی پس از خفقان و استبداد دوران رضا شاهی بود که دانشجویان در دانشگاه های ایران، توانستند با افکار جدید آشنا شوند و امکان انکشاف فکری بیابند. در این دوران که احزاب سیاسی توانستند در کشور تأسیس شوند، حزب توده ی ایران در میان آن ها از همه بیشر رشد کرد و با نفوذ روز افزون اش در جنبش کارگری و دانشجوئی نقش گسترده تری در تحولات ایران ایفاء کرد. در این همین دوران بود که مبارزات مردم ایران به رهبری دکتر محمد مصدق، نخست وزیر ملی و قانونی ایران، برای ملی کردن صنایع نفت و در کل برای کوتاه کردن دست استعمار انگلستان از ایران گسترش یافت و، با در هم شکستن کمر استعمار کهن انگلستان، غرور ملی ایرانیان را افزایش داد. در این دوران جبهه ی ملی ایران نیز تأسیس شد و نقشی اساسی در ملی کردن نفت ایفا کرد. این مبارزات ملی و توده ای در ایران بر همه ی منطقه ی خاور میانه تاثیر بسیار گذاشت. ایران نخستین کشوری بود که در برابر دسیسه های استعماری در خاورمیانه سینه سپر می کرد و قراردادهای استعماری را، که از دوران قاجار و سلطنت پهلوی به ایران تحمیل شده بودند، به دور افکند. از سال ١٣٢٠ تا اوایل دهه ی ١٣٣٠ خورشیدی، ایران به مرکز توجه جهانیان بدل شد و الهام بخش مبارزات آزادیخواهانه مردم ستمدیده ی جهان بود. دسیسه های ضد ملی نظیر کشتار سی ام تیر، که روز قیام ملی نام گرفت، و/یا نمایش های خیابانی اعتراضی مردم در ٢۵ مرداد و سال های پیش از آن، نسلی را پرورش می داد که از احساس غرور ملی سرشار بود و مصمم بود برای استقرار آزادی، دموکراسی، عدالت اجتماعی، مبارزه با خرافات قرون وسطائی پیکار کند. دانشجویان ایران نیز هم از این مبارزات الهام می گرفتند و هم سهم قابل توجهی در آن ایفا می کردند. دربار پهلوی در مقابل رشد مبارزات مردم مقاومت می کرد و برای سرکوب و شکست مبارزات ملی کردن صنعت نفت از هیچ دسیسه ای خودداری نمی نمود، و سرانجام نیز قرار داد استعماری کنسرسیوم نفت را مطابق خواست امپریالیست ها امضا کرد و به اجرا گذاشت. از همین رو، دربار پهلوی همچنان مرکز تمام توطئه های ضد ملی باقی ماند. در رو در رویی با چنین دسیسه های ضد میهنی بود که مبارزه ی دانشجویان ایران برای استقلال، آزادی، دموکراسی، و عدالت اجتماعی در کشور اوج گرفت.
کودتای ضد ملی ٢٨ مرداد
کودتای ٢٨ مرداد که با همکاری ارتجاع داخلی، خان ها، روحانیون ارتجاعی و فدائیان حزب اللهی آنان، عمال امپریالیست ها و جاسوسانشان در ایران، ارتشیان بازنشسته و برخی دیگر نظامیان، اوباشان، بیکاران لومپن و ولگرد، و همچنین با همکاری سازمان های جاسوسی آمریکا و بریتانیا، با مدیریت کِرِمیت روزولت، ژنرال شوارتسکپف، و وودهاس انگلیسی صورت گرفت، به نقطه ی عطفی در تاریخ رشد و انکشاف مبارزات جامعه ی ایران بدل شد. تاثیرات عمیق این ضربه ی هولناک که از این دخالت بی شرمانه در سرنوشت کشور بر جامعه ی ایران واردآمد تا به امروز باقی مانده اند. مبارزه ای که دشمنان مردم ایران هنوز همچنان علیه دکتر محمد مصدق همچون نماد استقلال و آزادی انجام می دهند ادامه ی توجیه خیانت آنان به آرمان های مردم ایران است. رد یا تائید این کودتای ضد ملی، ، از آن تاریخ تا به امروز، به ملاکی برای سنجش ماهیت ملی و یا ضد ملی مدعیان سیاسی بدل شده است. این کودتا صف میان دوستان و دشمنان مردم ایران را روشن ساخته است.
سنت مبارزاتی جنبش دانشجویی ایران
جنبش دانشجوئی ایران هرگز با این سیاستهای ضد ملی دربار موافق نبود و در مقابل آن به اعتراض برخاست. پس از کودتای خائنانه ٢٨ مرداد ١٣٣٢، که به سرنگونی دولت دکتر مصدق و ممنوعیت احزاب و سازمان های سیاسی انجامید، و دستآورد ملی کردن صنعت نفت را برباد داد، دانشجویان ایران حاضر نشدند به این خیانت ضد ملی به مردم ایران تن در دهند و همواره صدای اعتراض خویش را در فرصت های مناسب بر ضد دربار پهلوی و رژیم سرکوبگر محمد رضا شاه بلند می کردند. در روز ١٨ آذر سال ١٣٣٢ ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا برای تائید و حمایت از شاه و نیز نظارت بر نتایج عملیات سازمان جاسوسی آمریکا “سیا” در کودتای ٢٨ مرداد به ایران وارد شد. دو روز قبل یعنی در روز ١۶ آذر ١٣٣٢ تظاهرات اعتراضی بر ضد ورود نیکسون، این نماینده انحصارات صنعتی-مالی آمریکا و از عوامل موثر کودتای ٢٨ مرداد، در دانشگاه تهران برپا شد. نیروهای ارتشی برای سرکوب اعتراض دانشجویان دانشگاه تهران و خفه کردن صدای اعتراض آنان، پیش از ورود نیکسون به ایران، به دانشگاه تهران حمله بردند. نیر های نظامی با یورش به کلاس های درس و اشغال دانشگاه سه تن دانشجوی دانشکده فنی، احمد قندچی، مهدی شریعت رضوی، و مصطفی بزرگ نیا را به قتل رساندند، و آمران آن به پاداش این تهاجم ارتقاء درجه نیز یافتند. آن روز، از آن تاریخ به بعد، روز دانشجو اعلام شد و، به خاطر تعلق سازمانی این سه تن به جبهه ملی ایران و حزب توده ایران، سنتی در ایران ایجاد گردید تا هر سال در این روز دانشجویان دستآوردهای مردم ایران برای مبارزه با استبداد و دفاع از آزادی و استقلال ملی را گرامی بدارند. این روز در عین حال روز همبستگی ملی بود، روز اتحاد، مبارزه، پیروزی شد.
نمایش اسلاید مبارزات مردم قبل و بعد از کودتای ضد ملی ٢٨ مرداد
جنبش دانشجویی در خارج از کشور
رشد جنبش دانشجوئی در خارج از کشور به سالهای بعد از ٢٨ مرداد باز می گردد. به علت خفقان درون ایران و آزادی های نسبی که در خارج از کشور وجود داشت، مرکز ثقل فعالیت های احزاب سیاسی به خارج از کشور منتقل شد. اعضا و هواداران جبهه ملی ایران، حزب توده ایران، جامعه سوسیالیست های ایران، و سایر احزاب و سازمانهای سیاسی خارج از کشور به ایجاد تشکل های دانشجویی و کار روشنگرانه در میان دیگر دانشجویانی که به طور روز افزون برای تحصیلات عالیه به خارج می آمدند دست زدند. فعالیت های انجمن های دانشجویی در خارج از کشور از همان سال پس از کودتا آغاز شد، و طی چهار سال پس از کودتا و سرکوب و خفقان حاکم بر ایران رشد قابل توجهی یافت. در این مدت، با افزایش تعداد دانشجویان در خارج از کشور، فعالان دانشجویان توانستند با مبارزه ی متحد روزافزون خویش صدمات ناشی از ضربات کودتا را از سر بگذرانند. این دانشجویان نخست در “سازمان دانشجویان ایرانی مقیم آلمان”(سداما) فعالیت می کردند و سپس در سال ١٩۶٠ در نشستی در هایدلبرگ به ایجاد کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در اروپا دست زدند، که نخستین حرکت کنفدراسیون محصلین ایرانی و دانشجویان ایرانی، بنام کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در اروپا بود. در “بیانیه” ی این کنفدراسیون چنین می خوانیم:
“با توجه به افزایش روز افزون جوانان میهن ما که اکنون در شهرهای مختلف اروپا مشغول تحصیل هستند، با در نظر گرفتن تشکیلات متعدد محلی بصورت اتحادیه ها، انجمن ها، و سازمان های محصلین دیگر، از دیر زمان لزوم نزدیکی و همکاری بیشتری جهت ایجاد یک بینش وسیع برای همگان نمایان بود.
نمایندگان این سازمانهای مختلف:
در آلمان:
- سازمان صنفی دانشجویان ایرانی مقیم هایدلبرگ
- سازمان دانشجویان ایرانی مقیم هانور
- انجمن دانشجویان ایرانی مقیم توبینگن
- انجمن فارغ التحصیلان وستفالن
- اتحادیه دانشجویان راین لاند (کلن-بن و اطراف)
در فرانسه:
- اتحادیه دانشجویان ایرانی در فرانسه
در انگلستان:
- فدراسیون محصلین ایرانی در بریتانیا (شامل نمایندگان حاضر)
- الف – انجمن دانشجویان ایرانی در انگلستان
- ب – انجمن دانشجویان ایرانی دانشگاه لندن
- ج – انجمن دانشجویان ایرانی دانشگاه بیرمنگام
- د – انجمن دانشجویان ایرانی لیدز
- ه – انجمن دانشجویان ایرانی شرکت ملی نفت ایران
پس از تهیه مقدمات لازم، در تاریخ ١٨- ١۵ آوریل در شهر هایدلبرگ گرد آمدند و با مشاورت و کنکاش های سه روزه در یک محیط دوستانه و الهام بخش، کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در اروپا را، که می تواند بنوبت خود فصل نوینی در تاریخ روابط و تشکیلات محصلین ایرانی در اروپا بشمار آید، پایه ریزی کردند و مرامنامه ذیل باتفاق آراء بتصویب رسید.”
در دسامبر ١٩۶١- ژانویه ١٩۶٢ در پاریس، با پیوستن سازمان آمریکا و سازمان دانشجویان دانشگاه تهران به کنفدراسیون اروپایی، نخستین کنگره ی کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی-اتحادیه ملی بوجود آمد و به این ترتیب جنبش دانشجویان ایرانی در سراسر جهان در تحت رهبری متمرکز و گسترده ای قرار گرفت.
دکتر مصدق از زندان خود در احمد آباد، در پاسخ به پیام این کنگره به وی، دانشجویان ایرانی را به ادامه ی مبارزه و خدمت به مردم و میهن تشویق کرد.
جنبش دانشجویی در خارج از کشور نهالی بود که بتدریج رشد یافت و به درخت تنومندی در مبارزات مردم ایران بدل شد. از همان بدو تشکل کنفدراسیون جهانی، درک های گوناگونی بر سر ماهیت و وظایف یک سازمان دانشجویی وجود داشت. مبارزه میان نظریاتی که می خواستند کنفدراسیون تنها به صورت یک سازمان صرفا صنفی باقی بماند و نظریاتی که خواستار تکامل این جنبش در تحت تاثیر مبارزات دموکراتیک و انقلابی مردم ایران بودند یکی از مضامین مبارزاتی کنفدراسیون محسوب می شد. این رشد براحتی صورت نگرفت، بلکه با مبارزه ای سخت و گاهی ناملایم همراه بود. در جریان این مبارزه بود که نظریات غیردموکراتیک و راست از کنفدراسیون کناره گرفتند و سازمان به گرایش چپ متمایل گشت.
بدرستی می توان گفت که کنفدراسیون از توده ی دانشجو و فعالان دانشجویی با آگاهی و گرایش های سیاسی تشکیل شده بود. بسیاری از اعضاء و فعالان آن برای سربلندی و آزادی ایران جان باختند.
انگیزه ی واقعی و موتور اصلی حرکت کنفدراسیون در آغاز خواست ها و کوشش های سیاسی دانشجویان متمایل به جریان های سیاسی بود که در بستر توده ی وسیع دانشجویان فعالیت می کردند. مقاومت توده ی وسیع دانشجویان ایرانی در خارج از کشور برای تامین منافع صنفی و سیاسی خود، که مداوماً از سوی سفارت خانه ها، کنسولگری ها، و سرپرستی امور دانشجویان، و رژیم استبدای شاه در ایران مورد تعرض و حمله قرار می گرفت، زمینه ی اعتقاد به سازماندهی مبارزات دانشجویان، برای دستیابی موثرتر به اهدافشان را فراهم می آورد، که تحقق این امر خود به ارتقاء سطح آگاهی دانشجویان منجر می شد و مبارزه ضد استبداد را تشدید می کرد.
نمایش اسلاید مبارزات دکتر محمد مصدق و دکتر حسین فاطمی همراه با موسیقی
بخش دوم سخنرانی توسط دکتر بهمن نیرومند دبیر پیشین کنفدراسیون جهانی قرائت شد.
کنفدراسیون سازمانی مستقل بود
اگر ما امروز پس از ۵٠ سال هم چنان بر نقش مشترک جنبش سیاسی و تودههای دانشجوئی تاکید می کنیم. پیوند و وحدت این دو عامل از یک سو، جنبش سیاسی برای آزادی، دموکراسی و استقلال ملی و، از دیگر سوی، توده های وسیع دانشجوئی را، که ماهیت کنفدراسیون را بیان می داشت وضامن پیروزی آن بود، برجسته می کنیم، ازین روست که بر این باوریم که این امر یک دستآورد بزرگ جنبش دانشجوئی ایران و جنبش سیاسی متشکل ایران بوده است.
احزاب سیاسی اپوزیسیون پیش از سرنگونی پهلویان، همچون دیگر احزاب در هر کشور دموکراتیک در جهان، می کوشیدند بر آن سازمان در جهت اهداف خود تأثیر بگذارند، اما کنفدراسیون جهانی، برغم تداوم فعالیت هواداران احزاب سیاسی در آن، بزودی پس از تأسیس، پویایی ویژه ی خود را یافت و به صورت پدیده ای مستقل به زندگی سیاسی خویش ادامه داد و، تا زمانیکه از این سنت آزموده منحرف نشده بود، نقش مهمی در زندگی سیاسی دانشجویان ایرانی و مبارزات عمومی ضد امپریالیستی و دموکراتیک مردم ایران، بازی می کرد. کنفدراسیون جهانی، علیرغم تاثیر پذیری از سوی سازمانهای سیاسی، ویژگی خود و نیروی محرکه درونی خاص خود را داشت، آنچنان که از هیچ مرجعی، حتی همان سازمانهای سیاسی موثر در فعالیت آن، فرمان پذیر نبود. رابطه ی کنفدراسیون با سازمانهای سیاسی فعال در آن، رابطه متقابل احترام و سازنده ای بود که به حق می بایست برای آینده مبارزات مردم ما آینه دار ارزنده ای باشد. این پویایی ویژه ی کنفدراسیون در خط مشی کنفدراسیون باز می تابید و هیچگاه وابسته به سیاست این یا آن حزب سیاسی، یا برآیندی از مجموعه ی سیاست های آن احزاب نبود، بل پویایی ویژه ی کنفدراسیون جهانی در خط مشی مستقل آن از همه ی احزاب و سازمان های اپوزیسیون رژیم پهلوی باز می تابید، که عبارت بود – از مبارزه برای تحقق احترام به حقوق بشر در ایران و کشورهای همدرد، همچون الجزیره، فلسطین، مراکش، ویتنام، آفریقای جنوبی، شیلی، و جز آن ها.
کنفدراسیون یک سازمان توده ای دانشجوئی بود
به این معنا که کنفدراسیون جهانی می کوشید در میان توده دانشجویان رفته و آنان را با فرهنگِ تشکل برای تحقق خواستهای معینی آشنا سازد. این فعالیت کنفدراسیون که در جهت جلب توده عظیم دانشجوئی در خارج از کشور، و نه فقط بخش آگاه آن بود، تنها به توسعه ی انجمنهای دانشجوئی در اروپا و آمریکا نیانجامید، بلکه به ترکیه و هندوستان هم گسترش یافت. این تلاش برای جلب وسیعترین توده های دانشجو و ارتقاء سطح فرهنگی و آگاهی آنان و تربیت شان در یک محیط دموکراتیک از دستآوردهای بزرگ کنفدراسیون جهانی بود. سبک کار توده ای برای جلب اعضاء جدید به انجمنهای دانشجوئی به همه ی دانشجویان می آموخت که چگونه از مطلق گرائی مرسوم، که یکی را نفی و دیگری را تثبیت می کرد، هموراه دوری جویند، به نظرات دیگران با حوصله گوش فرا دهند، و به آنها احترام بگذارند. در کار جلب توده دانشجو، روش اقناعی و توام با کار پر حوصله را در پیش گیرند، همواره در پی یافتن راه های نو برای برقراری ارتباط با توده ی دانشجو باشند، به آنان بیاموزند، از ابتکارهای آنان بیاموزند، و سبک کار خود را بهبود بخشند. کار توده ای در رفتار دانشجویان و نوع برخورد و روش اجتماعی آنان در تربیت و آموزش آنان تاثیرات بسیار عمیقی گذارد. دانشجویان در جریان کار توده ای به اهمیت مبارزه ی مشترک دستجمعی و پیش بردن متحدانه ی امور پی می بردند و خود را در پیشبرد مسایل دخیل و سهیم می دانستند. کار توده ای تنها یک اقدام کمی نبود، اقدام کمی ای بود که نتایج کیفی خود را نیز به همراه داشت. در اثر این کار توده ای، هاله ای از هواداران کنفدراسیون بدور این سازمان حلقه زده بود. دانشجویان با کار توده ای خود با تجار و شاغلان ایرانی در خارج از کشور رابطه دوستانه داشتند و اخبار فعالیتهای خویش را به گوش آنها می رساندند. و از آنان کسب خبر می کردند. بهمین جهت، قدرت کنفدراسیون حتی بیش از آن می نمود که در واقعیت خود وجود داشت. این یک دستآورد بزرگ برای نسل آینده است که به اهمیت کار توده ای در مبارزه اجتماعی در هر زمینه پی ببرد و از آن برای کار خویش تجربه بیاندوزد. بدون شرکت وسیع مردم در فعالیتها انجام هیچ کار مهمی مقدور نیست. با اعتقاد به این خط مشی کنفدراسیون نمی توانست نسبت به سرنوشت مردم ایران بی تفاوت بماند. در هنگام زلزله در ایران کنفدراسیون توده دانشجو را برای یاری به زلزله زدگان بسیج کرد و با اعزام پزشک و ارسال دارو و جمع آوری کمکهای مالی و ساختن مدارس و ساختمان در ایران در کنار مردم ایران قرار گرفت. این روحیه از احترام به توده و اهمیت نقش تاریخی آن ناشی می شد.
کنفدراسیون یک سازمان دموکراتیک و ضد استبدادی بود
دموکراتیک برای آنکه تمام ارگانهای آن از پائین تا بالا بر اساس انتخابات آزاد اعضاء آن قرار گرفته بود. نمایندگان کنگره ها و یا مقامات اجرائی می بایستی در جلسات رسمی انجمنها بر اساس حد نصاب آرائی که تعیین شده بود تعیین می شدند. این نمایندگان می بایستی مورد اعتماد توده دانشجو می بودند. تنها کسانی از بخت انتخاب شدن برخوردار بودند که می توانستند در اثر فعالیت و کار توده ای و اظهار نظریات روشنگرانه و شرکت در بحثها برای توده دانشجو شناخته شده بوده، برای خود محبوبیت کسب کرده و مورد اعتماد و احترام توده دانشجو باشند. طبیعتاً، نباید نفوذ احزاب را در این انتخابات ناچیز و یا نادیده گرفت، ولی فراموش نکنیم که اکثریت اعضاء کنفدراسیون دانشجویانی بودند که به هیچ سازمانی وابستگی نداشتند. جلب نظر این توده وسیع در حمایت از این یا آن نظر سیاسی و خط مشی دانشجوئی تنها وابسته به سیاست فعالان آن احزاب در درون سازمانهای دانشجوئی بود. با صدور فرمان بروکراتیک از بالا، امکان کسب اکثریت امکان نداشت.
دست آوردهای کنفدراسیون جهانی مدیون اساسنامه و نظام دموکراتیک حاکم بر پراتیک روزمره ی آن بود، که، برغم اختلافاتی که ناگزیر در هر سازمانی پیش می آید، به پاس آموزش بردباری و تحمل حقوق اقلیت، و احترام به تصمیم ها و اقدامات مسؤولان منتخب واحدهای شهری، فدراسیون ها، و هیئت دبیران کنفدراسیون جهانی در اجرای مصوبات کنگره تأمین می شد.
کار دموکراتیک در سازمانهای دانشجوئی صرفا جنبه ی تشکیلاتی نداشت، بل جنبه ی برخورد آزادانه افکار و اندیشه های دانشجویان را در بررسی اوضاع جهانی، اوضاع ایران، و/یا برخورد به پدیده های معین را نیز به همراه داشت. کسب اکثریت از مسیر یک مبارزه نظری و برخورد آراء و عقاید به دست می آمد و محصول کار فرهنگی بود. کنفدراسیون، نه تنها از نظر تشکیلاتی دموکراتیک بنا شده بود، بل از نظر ساخت مقدمات لازم برای برخورد آراء و عقاید در یک محیط سالم و شفاف نیز نمونه بود. هر هفته در جلسات مملو از دانشجو مسایل روز به بحث گذارده می شد، استعدادهای جدید شناخته می شد، و هر نشست برای دانشجویان یک کلاس درس اجتماعی بود.
این دستآورد بزرگی برای نسل آینده ایران است که برای پیشبرد مقاصدش در سازمانهای توده ای از روش کار دموکراتیک و اقناعی استفاده کند، به عقاید دیگران احترام بگذارد که محلی برای آموزش و پرورش کادرهای آینده جامعه است. دست آوردهای کنفدراسیون جهانی مدیون اساسنامه و نظام دموکراتیک حاکم بر پراتیک روزمره ی آن بود، که، برغم اختلافاتی که ناگزیر در هر سازمانی پیش می آید، به پاس آموزش بردباری و تحمل حقوق اقلیت، و احترام به تصمیم ها و اقدامات مسؤولان منتخب واحدهای شهری، فدراسیون ها، و هیئت دبیران کنفدراسیون جهانی در اجرای مصوبات کنگره تأمین می شد.
نمایش اسلاید مربوط به زندانیان سیاسی در ایران و زندانیان کنفدراسیون همراه با موسیقی
کنفدراسیون یک سازمان ملی و ضد امپریالیستی بود
به این علت که کنفدراسیون جهانی به دفاع بی چون و چرا از خواست ها و امیال مشترک طبقات ملی و دموکراتیک جامعه ما، و در یک کلام از منافع عام مردم ایران می پرداخت، کنفدراسیون یک سازمان ضد امپریالیست بود، زیرا شاهد بود که چگونه با نفوذ امپریالیسم در ایران کشور ما بیک نیمه مستعمره ی کامل بدل شده بود. غارت نفت ایران و خیانت به دستآوردهای ملت ایران در سالهای نخست دهه ٣٠، شرکت در پیمانهای نظامی تجاوزکارانه، وابستگی سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و نظامی رژیم پهلوی به امپریالیستها، بویژه به امپریالیست آمریکا، همواره مورد اعتراض توده دانشجو بود. آنان با تجربه ای که در سطح جهانی از مبارزه ملتها برای آزادی و رهائی خویش انجام می دادند خود را در سرنوشت این ملتها در الجزایر، مراکش،، کنگو، فلسطین، ویتنام و کوبا و… سهیم دانسته و از مبارزه ی آنها بر ضد دشمن مشترک حمایت می کردند. کنفدراسیون دانشجوئی می دانست که قطع نفوذ امپریالیسم در ایران شرط رهائی ایران است. کنفدراسیون واقف بود که حفظ استقلال کشورها تنها با مبارزه علیه امپریالیسم ممکن است. تا امپریالیسم در جهان وجود دارد خطر تجاوز و تهدید و نقض حاکمیت ملی کشورها و تمامیت ارضی آنها منتفی نیست. مبارزه ضد امپریالیستی کنفدراسیون مبارزه ای برای استقلال سیاسی آینده ایران بود.در راستای همین همبستگی جهانی بود که کنفدراسیون با فعالیت و همکاری خویش با سایر سازمانهای دانشجوئی در سطح جهانی تاثیر بسیار مهمی در رشد و جهتگیری جنبشهای دانشجوئی در کشورهائی نظیر آلمان فدرال گذاشت. روز دوم ژوئن به عنوان روز همبستگی دانشجویان ایران و آلمان در تاریخ جنبش دانشجوئی دو کشور ثبت شد.
نمایش اسلاید از مبارزات مردم فلسطین
نمایش اسلاید از مبارزات مردم ویتنام
نمایش اسلاید از مبارزات مردم ظفار
همبستگی دانشجویان آلمان و ایران در هنگام مسافرت شاه به آلمان
بخش سوم سخنرانی توسط دکتر منصور بیات زاده دبیر پیشین کنفدراسیون جهانی قرائت شد.
کنفدراسیون تشکلی برای ارتقاء سطح فرهنگی.
کنفدراسیون با سانسور در دوران رژیم پهلوی مبارزه می کرد و می خواست دانشجویان ایرانی را برای ایرانی در آینده تربیت کند که در فعالیتهای اجتماعی با آگاهی و روحی جستجوگر و انتقادی شرکت کنند. نشریه نامه ی پارسی که ارگان فرهنگی کنفدراسیون جهانی بود این کار را به عهده داشت. در کنار نامه ی پارسی، ١۶ام آذر ارگان کنفدراسیون جهانی بود که به طرح مسایل تحلیلی از اوضاع ایران و جهان و وضعیت واحدهای سازمانی می پرداخت و گزارشهای فعالیتهای خویش را بازتاب می داد. با توجه به امکانات محدود ی که کنفدراسیون جهانی در آنزمان در اختیار داشت، توده دانشجو مرتب در جریان حوادث بود، از مسایل بدون سانسور آگاه می شد و مستقیما بر مسایلی که می گذشت نظارت مستقیم داشت.
در ١۶ام آذر تنها مطالبی بایستی منعکس می شد که منبطق بر منشور کنفدراسیون بود و مورد تائید توده دانشجو بود. از جمله اینکه ١۶ام آذر نمی توانست نقش تبلیغ سازمان سیاسی معینی را به عهده بگیرد. مسؤولان آن با آگاهی به واقعیت ترکیب سیاسی-جمعی کنفدراسیون و اساس منشور کنفدراسیون مطالب را درج می کردند. در مورد نامه ی پارسی انتشار مقالات شخصی افراد نیز مقدور بود، مشروط بر اینکه مغایر منشور کنفدراسیون جهانی نباشد. در کنار این ارگانها برای کار فرهنگی سمینارها برگذار می شد که مطالب مطروحه حتی می توانست مورد اختلاف باشد و بحث و تبادل نظر در مورد آن ضرورت داشت و نتایج این بحث ها الزاماً نمی بایستی به مصوبات مشخصی در کنگره ها تبدیل شوند، ولی طرح آنها برای تبادل نظر و بررسی همه جانبه مسایل حتی در متن جر و بحثهای داغ سیاسی، تا زمانی که وحدت کنفدراسیون را مخدوش نمی کرد ، مجاز بود. این روش کار فعالیت پژوهشگرانه و علاقه به تحقیق و مطالعه در میان فعالان دانشجوئی را تشدید می کرد و به ارتقاء سطح فرهنگی و سیاسی کنفدراسیون جهانی در مجموع منجر می شد. این دستآورد بزرگی برای نسل آینده ایران است که به کار تحقیقاتی، جلسات بحث و تبادل نظر، برگذاری سمینارها برای کشف و یا نزدیکی به واقعیتهای تاریخی و اجتماعی تلاش کند، تا همه چیز را همگان دانند. کنفدراسیون نظریات همه کسانی را که به اظهار نظر مغایر هم پرداخته بودند منتشر و پخش می کرد. در مواردی که ضرورت داشت، کنفدراسیون جزوه های جداگانه ای برای ارتقاء سطح آگاهی دانشجویان منتشر می کرد؛ از آن جمله بود سیاست نظامیگری در ایران و جزوه اسناد ساواک و…
کنفدراسیون سازمانی غیر ایدئولوژیک بود
این امر بدان معنا بود که اعضای احزاب سیاسی که در ترکیب کنفدراسیون دخالت داشتند و با فعالیت دانشجوئی خویش در جهت تقویت کنفدارسیون کوشا بودند به عنوان نیروهای آگاه و مسؤول می دانستند که علی الاصول نمی بایستی مسایل مورد اختلاف نظر سیاسی خویش را، که حل قطعی آن مستلزم قبول ایدئولوژی سوسیالیستی و یا نوع درک خاص حزب خاصی از حل مسایل انقلاب ایران بود در سرنوشت کنفدراسیون دخالت می دادند. آنان در مجموع آگاهانه و مسؤلانه به این امر برخورد کرده، سود و زیان مسایل را می سنجیدند، انحرافات را تصحیح می کردند و بر وحدت کنفدراسیون تکیه می نمودند. آنان می دانستند نبود کنفدراسیون به حال آنان نیز سودی نمی داشت؛ لذا از تحمیل نظریات حزبی به کنفدراسیون که می توانست منجر به انشعاب درون کنفدراسیون شود خودداری می کردند. طبیعی بود که، اگر جریانی با کسب اکثریت در کنفدراسیون خط مشی سیاسی معیینی را به کنفدراسیون تحمیل می کرد و آنوقت انتظار می داشت که اکثریت توده ی دانشجو آن خط مشی را به عنوان خط مشی کنفدراسیون بپذیرد، عملاً رابطه ی آن جریان و سازمان توده ای را برهم زده و به نقض یکی از اصول اساسی کنفدراسیون مبادرت می ورزید. این ملاک عملاً مانعی بود در راه تلاشهائی که کم و بیش در این عرصه ها صورت می گرفت؛ سرانجام نیز در اثر بی توجهی به آن و نقض این اصل به عمر کنفدراسیون پایان داده شد. این تجریه به ما می آموزد که به تجارب آزموده ی خویش احترام بگذاریم و آزموده را بار دیگر نیآموزیم. مصالح عام جنبش را بر مصالح گروهی ترجیح دهیم و یکی را قربانی دیگری ننمائیم. این اصل در منشور کنفدراسیون بازتابیده است.
تکیه بر نیروی خود
کنفدراسیون به منزله سازمانی ضد امپریالیستی، دموکراتیک، توده ای، علنی و مستقل، تنها بر نیروی توده دانشجو و فداکاری آنها متکی بود. کنفدراسیون با یاری خستگی ناپذیر مادی و معنوی توده دانشجو فعالیت می کرد و اخاذی از اجانب را ننگ می دانست. اخاذی از اجانب ناقض اصل ملی و دموکراتیک بودن، ناقض شفافیت در کار کنفدراسیون بود. امر مالی در کنفدراسیون همیشه شفاف بود. اعضاء حق عضویت ماهانه می پرداختند، در سال یکروز حقوق کار خویش را به کنفدراسیون می دادند، با برگذاری جشنهای نوروز و یا مهرگان و سایر مراسم درآمد این جشنها را در اختیار کنفدراسیون می گذاردند. هر سال دو بار در سطح انجمنها گزارش مالی داده می شد و در سطح کنگره کنفدراسیون و فدراسیونها یکبار که ناظر بر همه ی اقدامات دبیران بودند گزارش مالی دقیق داده می شد. کنفدراسیون به امر اسنقلال مالی خویش که به حیثیت وی وابسته بود اهمیت فوق العاده می داد. تجربه ی کنفدراسیون نشان می دهد که نیروهای ملی و دموکرات می توانند با تکیه به نیروی خویش کار مبارزه اجتماعی را به پیش برند. تکیه بر دشمنان مردم ایران برای اخاذی نشانه خیانت است و به هیچوجه قابل توجیه نیست. کسانی که امروز با توسل به نام «کنفدراسیون» کشکول گدایی را به در سازمانهای جاسوسی اجنبی می برند دشمنان مردم ایران اند و بایستی چون مزدوران اجنبی افشاء گردند.
کنفدراسیون حامی حقوق دموکراتیک در ایران
کنفدراسیون هموراه به نقض حقوق و آزادیهای دموکراتیک در ایران اعتراض می کرد و از مبارزات مردم ایران برای تحقق خواستهای عادلانه خویش همیشه به دفاع بر می خاست. این دفاع و مبارزه یکی از علل وجود کنفدراسیون بود.
- مبارزه ی خستگی ناپذیر به منظور حمایت از مبارزات مردم ایران، در همه ی اشکال آن، بویژه کارگران، آموزگاران، نویسندگان و هنرمندان، و دیگر قشرهای اجتماعی که حقوق سیاسی، فرهنگی، و اقتصادی آنان پایمال می شد؛
- نبرد مداوم برای دفاع از حقوق پایمال شده ی مبارزان و زندانیان در کشور و بسیج افکار عمومی کشورهای محل تحصیل، برای اعاده ی حقوق زندانیان و قطع اعدام های سیاسی، صرفنظر از عقاید سیاسی یا ایدئولوژیک قربانیان رژیم پهلوی؛
- کوشش مستمر برای دفاع از حقوق پایمال شده ی زنان ایران که نیمی از جامعه ی را تشکیل می دادند؛ و
- حمایت بی دریغ از مبارزات دانشجویان و مللی که در قید استعمارگران و / یا امپریالیست ها قرار داشتند.
کنفدراسیون جهانی، همچون یک اتحادیه ی ملی دانشجویی منحصر به فرد، توانست، با ایجاد کمیته ی دفاع در سطح هیئت دبیران و شعبات آن در واحد های محلی و نشر نشریه دفاعی از ١٩۶۵ به بعد به نام پیمان، کارزار دفاعی برای نجات محکومان به اعدام و آزادی زندانیان سیاسی را به نحو مؤثری به پیش ببرد و نتایج مطلوبی به دست آورد. کنفدراسیون جهانی توانست، با برگذاری سمینارهای فرهنگی و آموزشی از یک طرف، سطح کار جمعی را ارتقاء بخشد و دانشجویان را با مسائل مبتلابه جامعه ی ایران و عموماً مبارزات مردم جهان برای حقوق خویش آشنا سازد و، از طرف دیگر، حس میهندوستی و مسؤولیت اجتماعی آنان را ارتقاء بخشد. در عین حال کنفدراسیون با تماس با مراجع بین المللی حقوق بشر، دبیرکل سازمان ملل، کانون وکلای دموکرات، عفو بین الملل (آمنستی انترناسیونال)،.. حقوقدانان جهانی را برای شرکت در دادگاههای سرپوشیده ی نظامی دوران استبداد پهلوی گسیل داشت. گزارش تکان دهنده این وکلا در پیمان به افشاء رژیم ضد دموکرات و مستبد پهلوی یاری فراوان رسانید و در جلب توده دانشجو موثر بود. انجام اعتصاب غذاهای طولانی برای جلب افکار عموی نسبت به اوضاع ایران و یا اشغال سفارتخانه ها و انتشار بیانیه مطبوعاتی و بسیج شخصیتهای سیاسی و هنری علیه رژیم دست نشانده شاه در کار حمایت از حقوق مبارزان در بند بسیار موثر بود و پرده از چهره ی کاذب شاه پهلوی نزد افکار عمومی جهان برگرفت.
کنفدراسیون یک خانواده مدرن
بدینسان، کنفدراسیون جهانی به یک خانواده ی گسترده و همبسته ای در خارج از کشور بدل شد که، از یک سو، توانست خلاء دوری از خانواده ها را با تجمع هموطنان در آکسیون های فرهنگی، دفاعی، و اعتراضی پر کند، و از دیگر سو، دوستی های عمیق تازه ای را میان اعضای خود به وجود آورد. کنفدراسیون جهانی توانست، برغم تلاش های رژیم شاه، که می کوشید چهره ی خود را از طریق روزنامه نگاران زرخرید و با تکیه به دستگاه های تبلیغاتی دول بزرگ حامی اش همچون حکومتی «دموکراتیک، مدرن، و خادم جامعه» بیآراید، با کوشش های خستگی ناپذیر خود در دفاع از زندانیان سیاسی و تلاش برای منع اعدام کوشندگان سیاسی، رژیم پهلوی را آن چنان که بود – ضد دموکراتیک، فاسد، دیکتاتورمنشانه، حامی سنت های ارتجاعی کهن، و خائن به آرمان هایی که ملت ایران از زمان مشروطه به بعد مستمراً برای شان مبارزه می کرد – از طریق نشریه ی ارگان خود شانزدهم آذر، اعلامیه ها، جزوات، کتب، و نشریات خارجی اش افشا کند، و لذا به حمایت از خواست مردم و مبارزان درون کشور، درجهت سرنگونی حکومت دست نشانده ی امپریالیست ها، برخاست. کنفدراسیون نخستین سازمان ایرانی بود که توانست با ایجاد یک نظام دموکراتیک گسستی واقع بینانه در رفتار اجتماعی چند نسل از ایرانیان پدید آورد و، بر خلاف مدعیانی که ایرانیان را قادر به عمل دموکراتیک نمی دانند، نشان دهد که ایرانی، برغم اختلاف های سیاسی که در هر جامعه ای ناگزیر است، قادر است با بردباری و شکیبایی به کار مشترک و مؤثر دست زند و نتایح مطلوب کسب کند. کنفدراسیون جهانی توانست طی پراتیک بیست ساله ی خود اعضای خود را با اندیشه و رفتار مدنی و همچنین رفتار عرفی آشنا سازد و از آن نتایج مطلوبی را کسب کند.
ما باید سنتهای این سازمان بزرگ را زنده نگهداریم و از دستآوردهای آن با همان روح حاکم در کنفدراسیون تجلیل کنیم.
نمایش اسلاید همراه با موسیقی مربوط به فعالیتهای کنفدراسیون جهانی: جانباختگان راه آزادی
گزیده هائی از فعالیتها و مبارزات کنفدراسیون جهانی
گزیده هائی از تلاشهای فرهنگی و تبلیغاتی کنفدراسیون
بخش پایانی سخنرانی توسط پروفسور داود غلام آزاد دبیر پیشین کنفدراسیون جهانی قرائت شد.
پروفسور داود غلام آزاد مستخرجی از منشور کنفدراسیون جهانی را ، که مجموعه ای از دستآوردهای مبارزات و فعالیتهای کنفدراسیون جهانی بود قرائت کرد. (٨)
II- زندانیان سیاسی و پیامهای رسیده به یادمان
III- خاطرات
ارائه خاطرات دبیران و اعضاء کنفدراسیون جهانی
درهمین رابطه: