۲۱ مهرماه ۱۳۹۱/۱۳ اکتبر ۲۰۱۲
یادمان پایه گذاری کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی (اتحادیه ی ملی) را گرامی داریم!
پنجاه سال پیش کوششهای چند سالهی دانشجویان ایرانی در اروپا و ایالات متحده، سرانجام به ثمر رسید و دانشجویان ایران با تأسیس کنفدراسیون جهانی در شهر پاریس، با شرکت اتحادیه دانشجویان دانشگاه تهران، به اتحادیهی ملی خود چون وسیلهی مبارزه اجتماعی و فرهنگی دست یافتند. چنانکه میدانید، امسال ما پنجاهمین سال پایهگذاری کنفدراسیون جهانی (اتحادیهی ملی) را از سر میگذرانیم. از همین رو، کمیته متشکل از مسؤولان و کوشندگان کنفدراسیون جهانی ما با حمایت چندین تن از دبیران پیشینِ آن سازمان دست به ابتکار تدارک جشن یادبود تأسیس آن سازمان بینظیر زدهاند و تا کنون اقداماتی برای برگذاری جشنی فرهنگی- تاریخی به آن مناسبت انجام گرفته است.
اما موفقیت این جشن در گرو شرکت هرچه بیشتر یک یکِ کوشندگان کنفدراسیون جهانی ماست، کسانی که طی آن دو دههی پر درد و اِلَم میهنمان همگی، دست اندر دست، در راه استقرار آزادی، دموکراسی، و حقوق بشر میکوشیدیم. همه میدانید که کنفدراسیون جهانی ما، از همان آغاز تأسیس، وظیفهی خود دانست که به دفاع از آزادیهای دموکراتیک در کشورِ کودتا زده و بلادیدهی ایران برخیزد. با توجه به اساسنامهی دموکراتیک خود، کنفدراسیون جهانی ما به دفاع از همهی زندانیان سیاسی، از هر گرایش و عقیدهای که بودند، بر میخاست.
به جرأت میتوان گفت که کنفدراسیون جهانی ما در زمینهی مناسبات درونی خود، برغم برخوردهای طبیعی که در هر اجتماعی هست، از نظر دموکراسی یکتا بود. هیچ کشور یا سازمان اجتماعی را، حتی در غرب، نمیتوان یافت که مانند کنفدراسیون جهانی ما در سلسله مراتب تشکیلاتی خود برای اقلیت حق شرکت در دستگاههای رهبری، از واحد محلی گرفته تا هیئت دبیران، برقرار کرده باشد. شگفت اینجاست که جوانانی که از تجربه تلخ ۲۸ مرداد گذر کرده و زخم روحی برداشته بودند آموخته بودند که برای پایان دادن به دیکتاتوری، نفوذ گستردهی امپریالیسم، و احقاق حق مردم بلادیدهی میهن هیچ راهی جز راه دموکراتیک و استقرار آزادی، و حقوق بشر وجود ندارد؛ بویژه، هرگاه زلزلهای زندگی ناچیز مردم فقیر کشور را ویران تر میکرد، کوشندگان کنفدراسیون جهانی ما همواره آماده بودند سختکوشانه با جمع آوری کمکهای مالی و جز آن به یاری هممیهنان خود بشتابند، و حتی در مواردی با ارسال دارو و پزشکان هموطنان خود را تنها نگذارند.
آنان از آن تجربهی دردناک آموخته بودند که برای تأمین دموکراسی در هر سطحی حق اقلیت در ادارهی امور رعایت شود و همکاری چنان باشد که همهی اعضا و کوشندگان از جان و دل برای متحقق ساختن مصوبات کنگره و دستور العملهای هیئت دبیران به فعالیت بپردازند.
ما اعضای کنفدراسیون جهانی میتوانیم به خود ببالیم که نخستین سازمان اجتماعی در دنیا هستیم که با اتخاذ چنین روشی امر دموکراسی سازمانی را، برغم گرایشهای طبیعی گوناگون در هر سازمان اجتماعی، رعایت میکردیم و بویژه علیرغم گرایش مرسوم در میان ایرانیان به فردگرایی مطلق، همگی مصوبات کنگرهها و دستورالعملهای دبیران را به مورد اجرا درمیآوردیم. ما باید این ابتکار بیپیشینه در تاریخ دموکراسی را قدر نهیم و بخاطر آن مُحقانه به خود ببالیم.
کنفدراسیون جهانی ما یکی از نادرترین، ورنه نادرترین، اتحادیههای ملی دانشجویی بود که در زمینهی عملی با شوق و پشتکار، نه فقط از همهی مبارزان داخل کشور، که همچنین از مبارزات خلقهای دربند و ستمدیده، که برای رهایی خود از چنگ استعمار میرزمیدند، صمیمانه همدردی و پشتیبانی میکرد. برای نمونه، شایستهی یادآوری است که کنفدراسیون جهانی ما، برغم امکانات محدود خویش، از کمکهای عملی به ملتهای ویتنام و فلسطین دریغ نمیکرد. نمایندگان کنفدراسیون جهانی ما در تمام کنگرهها و کنفرانسهای بینالمللی همواره حداکثر کوشش خود را به کار میبستند تا در برابر گرایشهای نادرست و ارتجاعی قطعنامههای مؤثر در دفاع از مبارزات فلسطینیان و ویتنامیان به تصویب برسانند.
نمایندگان همین کنفدراسیون جهانی ما مداوماً میکوشیدند تا با روشنگری گسترده پیرامون دیکتاتوری نظامی پهلویان در کنگرههای بینالمللی قطعنامههای مؤثری، بویژه علیه کمکهای نظامی از جانب دول بزرگ به آن حکومت به تصویب برساند و آنها را در جوامع بینالمللی تبلیغ کنند.
بویژه کنفدراسیون جهانی ما سختکوشانه توانست چهرهی پلید و دستهای خونین ساواک را بر مردم جهان بشناساند.
برخلاف تبلیغات سودجویانی که بر موج انقلاب سوار شدند، هیچ گروه یا هیچ فردی به اندازهی کنفدراسیون جهانی ما در شناساندن ماهیت ضد ملی و وابستهی پهلوی به مردم ایران و جهان کوشا و مؤثر نبود.
شما میدانید و اسیران رژیم پهلوی، که کنفدراسیون جهانی ما از آنان دفاع میکرد، شهادت میدهند که مبارزات کنفدراسیون جهانی ما برای دفاع از آنان و رهایی ایشان از حکم اعدام، شکنجه، و بند زندان سخت کوشا بود. کنفدراسیون جهانی ما با اعزام وکلای مدافع، وکلای پارلمانهای اروپایی و برخی روزنامهنگاران مترقی، نه تنها به دفاع از اسیران چنگ رژیم مشغول بود و با اعتصاب غذاهای طولانی، نمایشهای خیابانی گسترده و مکرر اجازه نمیداد دستگاه ساواک رژیم پهلویان بتواند هرآنچه میخواست انجام دهد؛ بلکه همچنین توانست از اجرای احکام اعدام جلوگیرد؛ شکنجهها را تقلیل دهد یا قطع کند، و برخی زندانیان را آزاد سازد، و بدین وسیله خانوادههای اسیران دستگاه سَبُع شاه پهلوی را بر تخت شادی بنشاند.
کنفدراسیون جهانی ما با بردن آگاهیهای اجتماعی به میان چند نسل از دانشجویان ایرانی تغییری کیفی در تقویت خواست دمکراسی در میان ملت ایران پدید آورد، و این دستآورد بس بزرگی است که باید آن را قدر شناخت.
با شرکت خود در این مراسم (پنجم ژانویه ۲۰۱۳) در فرانکفورت خاطره ی شکوهمند مبارزات کنفدراسیون را زنده کنیم.
امضاء کنندگان: